YouTube Transcript:
اگر برمیگشتم دبیرستان/دانشگاه اینجوری درس میخوندم!(واقعی)
Skip watching entire videos - get the full transcript, search for keywords, and copy with one click.
Share:
Video Transcript
View:
ببین فکر کنم باهم موافقی به نظر من هیچ
وقت درس خوندن یا تمرکز کردن از بازی
زمانی که الان توش هستیم هیچ وقت سختتر
نبوده و اگ هم با این موضوع مشکل داشتی
فکر کنم فکر کنم جفتمون میدونیم که
راهکارهایی که توی اینترنت پیدا میکنی از
مشاوره میگیری هیچوقت واقعاً کمک نمیکنه
یعنی خیلی از توصیههایی که مشاوره میکنن
نسبتاً توصیههای خوبیه ولی انگار انگار
اون مشکلو به صورت کامل حل نمیکنه چون اون
فا سنی مثلا ۱۰ سال ۲۰۰ سال هست انگار اون
افراد موقعیت ما رو به صورت کامل نمیفهمن
چون هیچ وقت اونا درگیر این حواسپرتی که
توی دنیای الان هست نبودن چون واقعاً
افراد و دورهی که توش بودیم به صورت کامل
متفاوته اون موقع معادله نسبتاً ساده بود
خب میخوای درس بخونی تمرکزت بذار درس رو
بخون دیگه انگار صرفاً به عزم اون شخص
برمیگشت اما الان نه الان الان دنیا
کاملاً متفاوته دنیا الان پر از محیطه پر
از حواسپرتی و دامن
توجه یه آدم عادی از یه ماهی شب عیدم فکر
کنم کمتره یه چیزی بودش که چند وقت پیش
خوندم و تا یه حدی توصیههایی که شاید روی
اون افراد توی اون دوره جواب میداد روی ما
جواب نمیده و از اون طرفم نمیدونم شاید
فقط من بودم ولی موقعی که از افرادی که
توی سن خودم بودنم من سعی میکردم توصیه
بگیرم انگار اون افرادم با اینکه توی یه
دوره با من زندگی کردن با بازم بازم انگار
اون مشکلاتی که توی مسیر من بودو
نمیفهمیدم چون اونا کسایی بودن که انگار
از همون اول با تمرکز و چیزای این شکلی تا
یه حدی اوکی بودن از همون اول توی این
موضوع خوب بودن برای همین من اصلاً
نمیخوام اون مسیرو برم چون چیزی که شاید
راجع به من ندونی اینه که من درسته که
الان میام مثلاً جلوی دوربین میشینم و
راجع به موضوعات مختلف صحبت میکنم سعی
میکنم در کنار مسیر رشد فردی خودم بقیه
افرادم کمک بکنم راجع را به کتابهای مختلف
صحبت میکنم راجع به کسب و کارهای مختلف
راجع به خیلی از چیزا و سعی میکنم دائماً
زندگی خودمو رشد بدم ولی من من همیشه این
پارسا نبودم نسخه قبلی من مخصوصاً سال
یازدهم که تا یه حدی به کرونا برخورد داشت
من رسماً فکر کنم اسکرین تایمی که توی
موبایلم داشتم شاید ۱۳ تا ۱۴ ساعت بودش و
اون سال سالهای قبل قبلشم تا یه حدی شلول
درس میخوندم ولی اون سال دیگه اصلاً درس
نخوندم ولی یه اتفاقی افتاد سال زم کنکور
تا یه حدی دیگه از اون حالتی که بودش خارج
شد و من مجبور بودم که خودمو به صورت کامل
عوض کنم منی که اون دو سالو هیچ درسی
نخونده بودم باید توی یک سال ه سال تحصیلی
و به صورت کامل میخوندم و توی تست زدنش م
خوب میشدم و منی که شاید از بین ۸۰ نفر
رتبم هد و نهم بود تونست سته بودم تا دم
عید خودمو جزو پ۵ نفر برتر دبیرستانم بکنم
و این نسبتاً تغییر زیادی بود چون توی
دبیرستان ما اون سال ما رتبه ۹۰ داشتیم
رتبه ۳۵۰ ۴۰۰۰ ۵۰۰ ۷۰۰ و منی که رسماً کسی
بودم که هر ۵ دقیقه باید یک ساعت استراحت
میکردم تونستم همچین تغییری رو توی خودم
ایجاد بکنم پس وقتی بهت میگم من با توجه
به تجربه سال کنکورم و چیزایی که توی مسیر
رشد فردیم یاد گرفتم
تقریباً به صورت کامل میدونم که چهجوری
باید این تغییر ایجاد کنی بهم اعتماد کن و
بهت قول میدم اگه تا آخر این ویدیو رو
ببینی و ۵ تا تکنیکی که از تجربه شخصیم و
مطالعاتی که داشتمو توی زندگیت وارد بکنی
رسماً قدرتی بهت داده میشه که توی مسیرت
به هر چیزی که میخوای برسی و از ۹۰ رقیبات
بیفتی جلوتر حالا که تمرکز کاملت تو دارم
بریم سراغ مسیر ویدیو تو این ویدیو من
قراره توی تکنیکهایی که توی بخشهای بعدی
میاد بهد یه سری نکاتی و بگم که شاید
هیچکس تا الان راجع بهش باهات صحبت نکرده
ولی تکنیک اول برعکس اونا تکنیک نسبتاً
سادهای و تو به احتمال زیاد میدونی ولی
مطمئنم که مطمئنم که کاری راجع بهش انجام
ندادی و اون حذف حواسپرتی است چون ببین ما
موقعی که میخوایم زندگیمونو بهتر کنیم
عاشق اینیم که چیزای جدیدو توی زندگیمون
بیاریم یعنی احساس میکنیم که اوکی من
الان میخوام این موقعیتو بهتر کنم باید
روتینی جدید بیارم عادتهای جدید بیارم ولی
رک قدم اول گاهی وقتا اضافه کردن چیزای
جدید نیستش برداشتن چیزاییه که ما رو داره
عقب نگه میداره چون روک احمقانه اس که تو
بخوای یه مسیری و بدویی و من به جای اینکه
مثلاً بهت بگم که اون کول پشتی ۵۰ کیلویی
که روی پشتت رو برداری شروع کنم بهت مثلاً
تکنیک تنفس بگم شروع کنم بهت بگم که
اینجوری مثلاً انرژیتو مدیریت کن اینجوری
نفس بکش نه منطقیترین کار اینه که اول
اون کوله پشتی از روی پشتمون برداریم تا
مسیر جلومون خیلی راحتتر بشه و الکی
درگیر یه وزنی روی شونههام نباشیم حالا
شاید واست سؤال باشه که اون کوله پشتی که
باید از روی دوشم بردارم و از زندگیم حذف
کنم چیه و برای اینکه این موضوع بهت توضیح
بدم باید بهت یه داستانی و بگم من سال دهم
یه سریالی رو شروع کردم که به احتمال زیاد
میشناسی به اسم سریال فرندز و بعد از
دیدن اون سریال تا یه حدی عاشق سبک سیتکام
شدم سیدک میشه سریالهایی که مثلاً توی ی
گروهی از افرادو دنبال میکنی و توی
اپیزودهای ۲۰ دقیقهای مثلاً اتفاقات
روزانه شونو میبینی اصولاً توی سبک
کمدیه و بعد از دیدن سریال فرندز سریال
های متور مادر رو شروع کردم که اونایی که
دیدن میدونن
که یکی از بهترین سریالهای این سبکه و
خیلی از افراد
نمیشناسن و شاید واقعاً بزرگترین ضعفی که
توی اون سریال بود اینه که موقعی که میای
به یه شخصی معرفیش بکنی یه کم موقع نسبتاً
معذبی ایجاد
میشه و اون سریال یه سریال نسبتاً طولانیه
یعنی مثلا سریالی بودش که فکر کنم ۹ یا ۱
فصل ۲۴ قسمت قسمتهای ۲۰ دقیقهای و من
معتاد اون سریال شده بودم یعنی هر تایم
خالی که پیدا میکردم مستقیم توی موبایلم
دانلود میکردم و یه گوشه تخت توی یه حالت
این شکلی مثلاً کج میشستم و سریالا رو
میدیدم و اونقدر پشت سر هم میدیدم و
اونقدری اعتیاد داشتم که حتی ن میخواستم
یه تایم دانلودی بین اپیزو باشه یعنی
موقعی که مثلاً اپیزود هفتو داشتم میدیدم
از قبلش هشت و ۹و دانلود میکردم که حتی
یه ثانیه هم وایین نستم مستقیم برم اپیزود
بعدی و این موضوع خب به صورت کلی چیز بدی
نبودش یه سریالی بود که از دیدنش لذت
میبردم مشکل اینه که گاهی وقتا یه چیز
مثبت توی یه زمان منفی تبدیل به یه چیز
منفی میشه یعنی برای مثال من اون سال
میدونستم که میدونستم که باید تمرکزمو
روی درس بذارم ولی مثلاً موقعی که ساعت چ
و نیم میومدم خونه با خودم میگفتم که
اوکی الان یه چند تا اپیزود ببینم ساعت ۵
ساعت ۵ میرم سمت درسه و من مثل قبل میشستم
سریالو ببینم گوشیمو میگرفتم توی اون
حالت کجروی تخت میشستم بهتره بگم
میخوابیدم و ساعت از ساعت ۵ میگذشت یعنی
ساعت میشد ۵ و ی دقیقه ۵ و۲ دقیقه و مغزمم
اتوماتیک میرفت رو این حالت که اه ساعت
از ۵ گذشت الان دیگه الان چون ساعت رو بند
نیستش الان دیگه نمیتونم درس بخونم مثل
ساعت پ و نیم و جفتمون م میدونیم خب صرفا
یه بهونه است و من دوباره یه چند تا
اپیزود دیگه میدیدم و ساعت میشد پ و نیم پ
و۳۱ و میدونستم که اوکی الان باید پا بشم
همین الان نیم ساعت انداختمش عقب ولی باز
مغزم یه بهونه چرت تر میآورد که خب ما که
الان نیم ساعت
دیدیم نیم ساعت دیگه هم یه ساعت روند
قراره بیاد ساعت ۶ میاد خب چرا الان ش ش
کنیم بذار بذار قشنگ استراحت بکنیم
ریکاوری کاملو بگیریم ساعت ۶ استارت
میزنیم آره ساعت ۶ فکر کنم بهترین حالته
ساعت ۶ میشد و وسط یه اپیزود بودم میگفتم
ای بابا این کرکتر الان یه اتفاق خاص داره
میفته الان اگه پاشم برای درسه تمرکزم به
هم میریزه بذار بذار ساعت ۶ و۲۰ اصلاً ۶ و
۲۰ یه وزن خوبی داره یه حالت خوبی داره
مثلاً ساعتو میبینم ۶ و۲۰ یه یه حالت
خوبیه بذار ۶ و۲۰ شروع
بکنم و ادامه داستانم فکر کنم میدونی
همینجوری میفتاد عقبتر و مشکل اصلی اینه
که موقعی هم که پای درسه میرفتم بازم تو
ی حالت مسخرهای میرفتم یعنی یه یه
استراتژی و ساخته بودم که الان که بهش فکر
میکنم مسخرهترین چیز ممکنه استراتژی این
بود که برای اینکه درس جذاب بشه مثلاً
فیزیک تو یه حالت جذابی
باشه هر ۱۰ دقیقهای که فیزیک میخونم ۵
دقیقه سریال ببینم یعنی بهش فکر بکن ۱۰
دقیقه یه م مسئلهای حل میکنم ۵ دقیقه
سریال ۱۰ دقیقه این ۵ دقیقه سریال و این
موضوع باعث شده بود که کیفیت ساعتم به
پایینترین حالت ممکن برسه و هیچوقت وارد
اون حالت کار عمیق نشم و دلیل اینکه هم
این موضوع خیلی مهمه به خاطر مطالعه کال
نیوپورت نویسنده کتاب دیجیتال مینیمالیست
و کتاب دیپ ورکه که توی اون مطالعه ثابت
کرده که ما برای اینکه وارد اون حالت کار
عمیق بشیم اون حالتی که دیگه هیچ حواس
پرتی نیستش ما برای اینکه وارد اون حالت
بشیم باید ۱۵ دقیقه تا ۳۰ دقیقه روی اون
کار تمرکز کامل داشته باشیم بدون اینکه
چیزی حواسمونو پرت کنه و الان کار عملی که
میخوام بهت بدم اینه میخوام همین الان
شناسایی کنی و ببینی که عامل حواس پرتی تو
چیه چه چیزیه که تمرکز توو تا یه حدی به
هم میزنه میتونه هر چیزی باشه و تا یه
حدی هم برای هر شخصی این موضوع متفاوته و
کاری که میخوام انجام بدی اینه که اون
موضوعو شناسایی کنی و بعدش نمیخوام بگم
به صورت کامل حذفش کن چون تا یه حدی ممکنه
که برای یه سری افرادی ممکن نباشه ولی خب
توی شرایط عادیتر کاری که میتونی انجام
بدی اینه که صرفاً اون موضوعو از اون
تایمی که متعلق به کار یقته به صت کامل
جداشون کنی و انجام همین کار ساده نه تنها
تو رو به پتانسیل میرسونه بلکه تا یه حدی
تو رو از اکثر رقیبات میندازه جلوتر و بهت
یه برگه برنده میده تکنیک دوم یه تکنیک
ذهنیه که اهمیتش خیلی زیاده ولی به طرز
عجیبی واقعاً افراد کمی راجع بهش صحبت
میکنن و اون بحث هویت و نه هر
هویتی هویتی که از پرسپکتیوی که تو نسبت
به موقعیت خودت به خودت دادی میاد و
میدونم تا یه حدی الان گیج کننده به نظر
میرسه حرفم ولی فکر کنم بعد داستانی که
بهت میگم تا یه حدی منظورمو میفهمی ببین
تو توی هر فیلدی که میخوای بهتر بشی حالا
مهم نیستش که بدنسازی درس رشد فردیت هر
فیلدی هر چقدرم تو تلاشتو بذاری دیسیپلین
رو داشته باشی سعی بکنی که تکنیکهای جدید
یاد بگیری هی سعی کنی خودتو رشد بدی اگه
با همهمه اینا هویتت درست
نباشه توی اون مسیر قراره به مشکل بخوری
یعنی برای مثال بگیم که تو میخوای وزنتو
کم کنی شروع میکنی به باشگاه رفتن داری
سعی میکنی که تمرینا رو انجام بدی رژیمت
تو داری درست میکنی اما ته
دلت هویتی که تو نسبت به خودت داری هویت
یه آدم بدنساز نیست یه آدم ورزشکار نیست
هویت یه آدم
چاقه اگه این موضوع باشه مهم نیستش که
حالا یک ماه با دیسیپلین خودتو میبری
باشگاه ۳ ماه ۶ ماه یک سال باز برمیگردی
و فکر کنم هممون م اون افرادو دیدیم که
توی یه بازه زمانی اون وزن زیادشون و کم
کردن همه تشویقشون کردن که ایول چقدر
اراده داشتی که این کارو انجام دادی اما
یک سال بعد ۲ سال بعد برگشتم به اون حالت
قبلی و تا یه حدی هم این اتفاق برای خودمم
افتاده بودش پس یادت باشه که هویتی که
داری یکی از تعیین کننده ترین موارد توی
هر مسیریه که داری پس تو اگه الان ته ذهنت
۱ دردم این فکر این ذهنیت هستش که بقیه از
تو توی مثلاً موضوع درس بهترن توی مسیر
آکادمیک از تو بهترن اگه تو این ذهنیت
داری که مثلاً یه سری افرادی توی کلاست
هستن که انگار دسته کارتی بهتری دارن
انگار تو توی هر رقابتی با اونا تو این
مسیر آکادمیک باشی هیچوقت انگار به خوبی
اونا نمیشی اگه این حسو داری که داری سعی
میکنی تو این موضوع بهتر بشی ولی ته دلت
انگار یه صدایی داره بهت میگه که که نه
این برای تو نیستش این کار تو نیست تو
نمیتونی این کارو انجام بدی این یه
تهدیده و تهدید نسبتاً بزرگی هم هست و
حالا میخوام با یه با یه پرسپکتیو جدیدی
سعی کنم اون هویت و برای تو عوض کنم و
بذار برای اون یه داستان از سال کنکورم
بهت بگم من سال کنکور دوست صمیمیم یا
حداقل یکی از بهترین دوستام اسمش رایان
بود و من و رایان تا یه حدی اون افرادی
بودیم که توی اون درسه خوب نبودیم سالهای
قبلو نخونده بودیم ولی تا یه حدی اون اون
امیدو داشتیم که ما هم میتونیم یکی از
اون افرادی باشیم که مثلاً داستانشو توی
این پیجهای اینستاگرامی میشنویم که نه
مثلاً توی یک سال زندگیشو عوض کرد توی یک
سال مثلاً کلی درس خوند شد و اینا و ما از
اواسط تابستون دیگه شروع کرده بودیم به
اومدن به دبیرستان داشتیم سعی میکردیم که
درسی سال قبلی که نخوندیم خودمونو برسونیم
و تا یه حدی همه چیز میشه گفت اوکی بود
ولی هیچ وقتم توی اون هیچ وقتم واقعاً در
صدامون اونقدر امید بخش نبود که این باورو
داشته باشیم که واقعاً به اون خروجی که
میخوایم میرسیم و از اون طرفم به وضوح
اون دانش آموزا ی اون کنکوریای نبودیم که
مثلاً مشاوره روشون حساب باز کردن چون هر
چقدرم مشاورا بیان بگن که او ما برامون
هیچ کنکوری فرق نداره ما به همه اهمیت
میدیم روک من با چشای خودم دیدم این موضوع
این تا یه حدی دروغه همه اون افرادی که
اصلاً مشاوره پایه هستن اصولاً یه لیستی
از افراد توی ذهنشون دارن که میدونن که
به احتمال زیاد رتبههای ما قراره از این
افراد باشه اینا اون افراد که ما مثلاً
قراره بزنیم دم در مدرسه و مثلاً تا یه
حدی دانش موزهای جدید بیاریم ولی یه مشکلی
پیش اومد حدود یک ماه و نیم یا د ماه بعد
فکر کنم اواخر مهر یا اواسط آبان بود
مطمئن
نیستم یه شب که ما داشتیم از دبیرستان
میرفتیم توی مسیر خونه من خونم کلاً از
دبیرستانم به صورت کامل جدا بود کلی فاصله
داشتیم ولی من یه مسیری و کوتاه با دوستم
رایان پیاده میومدم مثلاً تا نزدیکای خونه
اون میومدم و دیگه از اونجا خودم میرفتم
سمت مترو و یکی از اون شبا که داشتیم راه
میرفتیم دوستم بهم اینجوری کرد که پارس
میدونی چیه به احتمال زیاد
امشب به احتمال زیاد امشب با خونوادم صحبت
میکنم تا امسال کنکور ندم برم توی همون
کلاسهایی که غیر کنکوری و همینجور عادی
میایم جلو و فلسفهای هم که توی ذهنش بود
این بودش که ما قراره این یک سالو تازه
مثلاً شروع بکنیم به درس
خوندن ولی چهجوری قراره با اون کسی رقابت
بکنیم که ۲ ساله داره درس میخونه و دروغ
چرا من تا یه حدی اون شبو به صورت دقیق
یادمه من خودم وضعیتم تا یه حدی اون شب
بدتر بود چون فک کنم نتایج یه آزمونی
اومده بودش رتبم توی مدرسه افتضاح بود در
صدایی که زده بودم خیلی داغون بود یعنی
فکر
کنم فقط زبان یکم خوب زده بودم بقیه درسا
همشون روی ۵ تا ۱۵ تا ی درصدای خیلی
داغون و از اون طرفم فکر کنم سر یکی از
کلاسا از استاد یه سؤال خیلی سادهای
پرسیده بودم و تا ی حدی جلوی بچهها یه
تیکهی هم انداخته بود بهم که مثلا تا یه
حدی م بهم برخورده بود به غرورم برخورده
بود و اون شب من اوضام واقعاً از رایان
داغونتر بود ولی حالا من کاری که تو این
چنل انجام میدم خیلی وقتا مثلاً هی شروع
میکنم به دیس کردن اون نسخه قبلی که مثلا
چرا سیبیلت اینجوریه چرا اینجوری بودی چرا
ورزش نمیکردی چرا پیتو بودی و اینا ولی
اگه بخوام حالا تا ی حدی عادل باشم یه
مشخصه رفتاری که از خودم همیشه دوست داشتم
این بودش که در طول
زندگیم در طول زندگیم دوست دارم فکر کنم
که همیشه یه دوست خوبی بودم و من اونشب
مسیر فکرمو دقیق یادمه با خودم اینجوری
کردم که اوکی الان د تا کار میتونی انجام
بدی میتونی از یه طرف شروع بکنی الان تو
هم هی چیزای منفی بگی که آره بابا منم
درصدم داغونه منم با خودم دارم میگم
چهجوری قراره این کارو انجام بدم اصلاً
امروز مثلاً سادهترین سوالو پرسیدم تای
حدی مسخر هم کردم با تو کلاسمون اون مثلاً
فلانی هستش من چهجوری باید با اون رقابت
کنم تو هم میتونی مثلاً همونجوری روی
انرژی اون بیای و
تایدی همینجوری با همدیگه انقدر صحبت
بکنید تا انرژی جفتتون بیاد پایین و
پایینتر ولی با خودم گفتم که میدونی چیه
گور باباش چرا الان یه انرژی منفی بندازی
روی دوستت گفتم اون هویت اون فکرای منفی
که داریو الان بذار کنار الان نباید الان
نباید یه دوست بدی باشی الان باید سعی کنی
که یه کاری انجام بدی که مثلاً تو یه مود
بهتری بیاد و من هنوز نمیدونم چجوری این
ایده به ذهنم رسید که مثلاً همچین صحبتی
بهش بدم ولی تا یه حدی
فکر کنم بهترین ذهنیت ممکن بهش دادم کاری
که من انجام دادم این بودش که سعی کردم از
طریق یه صحبتی یه ذهنیتی به رایان بدم که
تا یه حدی از اون هویت قربانی که اه بقی
از من مثلاً درس رو بهتر میفهمن و اینا
تا یه حدی از اون ذهنیت جدا بشه و مسیری
هم که بردم جلو این شکلی بودش توی اون
صحبت یه شخص به خصوصی بودش که هی بهش
اشاره میکرد یعنی هی اینجوری میکرد که یه
اسم رندم بگیم کارلوس هی اینجوری میکرد که
بابا فلانی کارلوس من اینو مثلاً از کلاس
اول میشناسم کارلوس رسماً از کلاس اول
نرد ترین آدم ممکن بوده کل روز درس
میخونده من یادمه که اصلاً هیچ اشغالی
نداشت این این شخصی که من میبینمش کل
زندگیش درس بوده من چهجوری باید با این
رقابت کنم بابا اینو نگاه کن مثلاً توی
همه درسها خوبه مثلاً ۱۰ تا کتاب انقدی
داره همین الان نصف تستا رو زده و اینا من
چهجوری باید با این رقابت کنم و من شروع
کردم هر چیزی که به ذهنم میومد و سعی
میکردم بهش بگم تا این پرسپکتیو تا یه
حدی تغییر کنه حرفایی که شاید اصلا اصلاً
به صورت کلی حتی منطقی هم نمیبود بهش
میگفتم که آره
کارلوس الان دلیل اینکه مثلاً نمره هاش و
اینا خوبه صرفاً نرده مثلاً ۱۲ ساله فقط
درس خونده خودش خودش آدم باهوشی نیست
اصلاً ما ما اصلاً خیلی ذهنمون بهتره
اصلاً حرفایی که شاید درستم نباشه شاید
اصلاً اون آدم واقعا م از لحاظ آکادمیک
اگه بخوایم از دیده استعدادی بگریم اما
شاید بهتر میبود واقعا توی هر درس یعنی
برای مثال بهش چیزاییو میگفتم که شاید
حتی اصلاً واقعیت نداشت یعنی بهش میگفتم
که کارلوس مثلاً اون موقعی که مثلاً
میخواد بیاد این تسته رو بزنه مثلاً یه
تست ترجمه بخواد بزنه میشینه تیکه تیکه
اون عربیه رو میخونه بعد عین اسکلا مثلاً
میشینه همینجوری مثلاً نگاه میکنه تست
ترجمهها رو مثلاً از گزینه یک شروع
میکنه تا مثلاً آنالیز بکنه ۵ دقیقه طول
میکشه ما نه ما تا یه حدی باهش داریم ما
کاری که انجام میدیم اینه که تستهای ترجمه
مثلاً ترجمهها رو نگاه میکنیم فرقشون و
پیدا میکنیم حض میکنی میده این حرفی که
من
زدم اصلاً هیچ فکتیس شم اصلاً حرف رندوم
بودش یه تکنیک تست زنی داشتم میگفتم که
به احتمال زیادم اون شخص اونم به احتمال
زیاد همین کارو انجام میداد ولی داشتم
اون توهم بهش میدادم که نه نه اون از تو
بهتر نیست ما اصلاً از اون بهتریم یعنی
نصف حرفایی که الان بهش فکر میکنم یا
مثلاً گاهی وقتا با خود دوستمم صحبت
میکنم حرفای نسبتاً رندونی بود اصلاً
شاید واقعیت نداشت اصلاً روی پایه هیچ
چیزی نبود ولی اون شب اونقدر من داشتم با
اشتیاق این توهمی مختلفو داشتم بهش توضیح
میدادم مثالهای عجیب میزدم یعنی رسماً
اون شب شده بودم جوردن بلفورد داشتم این
ایده رو به دوستم میفروختم که ما از کل
افرادی که توی دبیرستانم بهتریم میگفتم
که مثلاً ما زبانمون خوبه بقیه مثلاً
نشستن یه تست گرامر میزنن دارن فکر
میکنم که اوکی این مضارعه فلانه اینا ما
حسی میزنیم میگیم هو بین از هد بین حس ه
بینه بهتره مثلاً ما زبانه رو زدیم مثلاً
کلی تایم داریم اونا مثلاً باید نیم ساعت
مثلاً بشینن پای تست زبانه تازه هم مثلاً
خوب نمیشن یا اینکه ب مثال دوستم توی شیمی
خوب بودش میگفتم که ببین شیمی سختترین
درس رشته ریاضیه تو توی سختترین درس خوبی
بابا ریاضی فیزیک که خیلی راحته تو همین
شیمی رو یه ذره خوب بزنی فیزیک و ریاضی هم
اون بخشی سادش پیدا بکنی اونا رو بزنی
بیای کنار همینجوری از نصف اونا میفتی
جلوتر اصلاً کارلوس به اصلا رتب ش اصلاً
به خوبی تو امکان نداره بشه خیلی ما
میفتیم جلوتر بعد داشتم میگفتم که کارلوس
چون ۱۲ سالو
خونده کارلوس الان امسال یه کم داره شل
میگیره چون با خودش میگه که من ۱۲ سال
خوندم نه نه ما خیلی باهوشی ما فقط این ۱۱
سال اخیر ما ۱۱ سال اخیر درس نخوندیم ما
امسال درس بخونیم همه اینا رو میزنیم
کنار و همینجوری داشتم رندم ترین چیزا رو
با بیشترین اشتیاق واسش توضیح میدادم و
همینجوری یه دلیل میآوردم روی اون یکی و
رسماً میدیدم که با هر صحبت انگار یه ذره
داشت مودش بهتر میشد یه کم یه لبخندی روی
صورتش میومد که آره آره به احتمال زیاد ما
میتونیم ما میتونیم و نکته جالب م اینه
موقعی که اون سال رتبهها اومد اگه اشتباه
نکنم رتبه کارلوس شد
۱۵۷۰ یا ۱۶۰۰ و خوردهای رتبه دوستم رایان
فکر کنم شد
۷۲۳ و الان داره توی دانشگاه تهران مهندسی
شیمی میخونه
و تا یه حدی این داستان این داستانی که
الان گفتم یکی از داستانهای مورد علاقمه
که چجوری گاهی وقتا یه یه تغییر پرسپکتیو
یه تغییر نگاه حتی روی
پایه مسخره ترین
صحبتها چه جوری میتونه واقعا یه یه تغییر
کوچیکی توی یه مسیر ایجاد
بکنه و برام خیلی با ارزشه که حداقل توی
ذهن خودم بدونم که شاید یه تأثیر کوچیکی
داشتم خب بدون شک دیگه از اونجا به بعدش
به صورت کامل تلاش اونم بود و به صورت
کاملم چیزی که فهمیدیم این بودش که واقعا
خ توی درس استعداد داشتش یعنی توی شیمی
خیلی خوب شدش فکر کنم بهترین دبیرستان شد
و توی درس فیزیک م یه آدم خیلی خفن شده
بود توی عمومی هم خیلی پیشرفت خفنی
داشت و
آره توی موضوع هویت یکی از داستانهای مورد
علاقه این موضوع و حالا کاری که میخوام
انجام بدی اینه دقیقاً همین طوری که من
سعی کردم یه پرسپکتیو دیگهای به دوستم
بدم سعی کردم یه داستانی و بهش نشون بدم
حالا با هر صحبت و منطق عجیبی که یه
جورایی بهش هویتی و بدم که خودشو جلو
میاره میخوام تو هم برای خودت دقیقاً
همین کارو انجام بدی میخوام سعی کنی توی
هر موضوعی هر فیلدی هر درسی که میبینی یه
هویتی هست که انگار داره تو رو تا یه حدی
عقب نگه میداره میخوام اون موضوعو
شناسایی کنی و توی اولین فرصت حلش کنی و
برای اینکم یه نشونهای باشه که تا یه حدی
این موضوع هویت و بهت یادآوری بکنه توی
چنل تلگرامم برات یه والپیپر میذارم با
همین موضوع هویت که هر سری که موبایلتو
باز میکنی تا یه حدی بهت این موضوع
یادآوری بشه والپیپر یکی از بچههای
تیممون زحمت کشیده و ساخته و فکر کنم هر
چقدرم کوچیک باشه میتونه یه یادآوری
میتونه یه یادآور خوبی برای بحث هویت
باشه پس بعد از اینکه ویدیو رو تا آخر
دیدی برو توی چنل تلگرام و اون وال پیپر
دانلود کن تکنیک سوم درسی که میخونی و به
یکی یاد بده من یادم زمان دانشگاه و
دبیرستان همیشه یه سری افرادی بودن که ما
هر سری پیششون میرفتیم تا یه درسی رو به
ما یاد بدن با کمال میل این کارو انجام
میدادن و رسماً از روزشون دو سه ساعت
برمیداشتن اصلاً بدون
اینکه اصلاً از ما چیزی بخوام با کمال میل
میومدن این کارو واسه ما انجام میدادن دو
سه ساعت از روزشونو برمیداشتن شاید یه سری
روزایی ۶ ساعت فقط داشتن به افراد مختلف
درس یاد میدادن و من همیشه اینجوری بودم
که دمشون گرم که دارن این از خودگذشتگی و
نشون میدن و یه بخشی از روزشون که
میتونستن برای یادگیری خودشون استفاده
بکننو میذارن کنار و با از خودگذشتگی
کامل میان به یکی دیگه این درسو یاد میدن
چون خیلی از مواقع من میدیدم که حتی این
کارو برای کسایی که باهاشون خیلی صمیمی
نبودن هم انجام میدادن برای کسایی که
صرفاً میشناختند سه چ ساعت از روزشونو
میذاشتن تا به اون افراد یاد بدن و من
همیشه تا یه حدی تحصین میکردم که چقدر
افراد از خود گذشتهای هستن ولی چیزی که
متوجه شدم این بودش که اون افرادی که درسو
یاد میدادن اونا تا یه حدی دقیقاً همون
اندازه یا حتی بیشتر سود از اون تجربه
میگرفتن و اون به خاطر اینه که تو موقعی
که یه موضوعی داری یاد میدی چند تا اتفاق
مهم میفته سود اول اینه که تو نسبت به درس
یه دید خیلی کاملتری پیدا میکنی چون تو
دیگه در جایگاه دانشآموز نیستی تو دیگه
اون کسی نیستی که انگار المانهای مختلفو
یکی بهت داده و باید یه جورایی یه نقشهای
و کنار هم بچینی تا مثلاً به اون گنجه
برسی تا یه موضوعی به صورت کامل بفهمی تو
الان جایگاهت تا یه حدی فرق میکنه صرفاً
اون کسی نیستی که یه سری نکاتی گرفته و
باید مسیرشو پیدا کنه نه تو داری از دید
بالا رسماً همه مسائل میبینی داری یه فهم
عمیقتری نسبت به اون مبحث پیدا میکنی و
نه تنها این موضوع عمیقترین دید ممکن و
به تو میده و رسماً مثل اون استادای میشی
که مثلاً دیدی یه تست خیلی سخت و میان
مثلاً بهت توضیح بدن اینجورین که این نه
بابا این مسئله که خیلی راحته این این
کارو میکنی درمیاری راحته تو به اون دید
میرسی که رسماً هر مسئلهای و که نگاه
میکنی انگار یه جورایی پاسخ نامش زیر
ذهنت میاد و از اون طرفم تا یه حدی
اشتباهات خودتو خیلی واضح میفهمی چون
موقعی که داری یه درسی به یکی یاد میدی
خودت به به وضوح توی ذهنت میفهمی که من
این بخشو خیلی راحتتر دارم توضیح میدم
چون یه فهم کاملی نسبت بهش دارم اما این
بخشو هر سری که میام به یکی یاد
بدم انگار اعتماد به نفس کاملو ندارم
انگار انگار تا یه حدی میلنگه و اون
بهترین فیدبکی که تو میتونی بگیری فیدبکی
که رسماً از هر آزمونی با ارزشتر و نکته
جالب اینه که توی تکنیک دومم تا یه حدی
بهت کمک میکنه یعنی تو هویتی که پیدا
میکنی یه هویت خیلی قدرتمند میشه تو دیگه
خودتو اون دانشآموز یا اون دانشجوی عادی
نمیبینی که صرفاً داره درس رو جلو میاره
تو خودتو اون کسی میبینی که نه بقیه
افراد میان پیش من تا بهشون کمک بکنم من
تا یه حدی میشه گفت من تا یه حدی استاد
این درس هستم من تا یه حدی منتور بقیه
بقیه بقیه منو به عنوان اون کسی میشناسن
که توی این درس خوبه و این هویت و این
اعتماد به نفسم تا یه حدی یه اثر دومینو
واری ایجاد میکنه که بهت کمک میکنه که
توی بقیه درسها و فیل دیگه هم بهتر بشی
چون تو خودتو یه آدم باهوشتر میبینی و
یه مومنتوم به صورت کلی درست میکنه که
باعث میشه که سرعت رشدت ۱۰ برابر بشه و
سود سوم و سود واضح شم اینه که تو داری به
بقیه افراد کمک میکنی و تا یه حدی هم اون
انرژی مثبتی که به بقیه دادی بدون شک بهت
برمیگرده و الان شاید یه صدایی توی ذهنت
بگه که خب من به اندازه کافی خوب نیستم که
بخوام یه درسی به بقیه یاد بدم این دید تا
یه حدی درست هست ولی خب دیگه یه پرسپکتیو
بهتر بهش ب بدیم تو کسی بودی که برای مثال
توی درس فیزیک مثلاً خوب نبودی توی درس
فلان درس عربی مثلاً خوب نبودی تو موقعی
که خودتو از صفر رسوندی به لول یک موقعی
که میخوای به کسی که توی لول صفره یاد بدی
تو اون شخص بهتر میفهمی تو سؤالاتی که
توی ذهنش رو بیشتر درک میکنی تا کسی که
برای مثال توی درس فیزیکی توی فلان درس
خیلی خوب بوده پس الکی سعی نکن یه محدودیت
روی خودت بذاری و بدون شکم یکی از دوستات
یکی از افرا هستن که توی اون درس مشکل
دارن و مشتاق که یا یاد بگیرن یا یه کسی
براشون اون نکات یا اون درسهایی که هستو
تا یه حدی تا ی حدی دوره کنه پس ازت
میخوام که دیوار ذهنی برای خودت نذاری بعد
دیدن این ویدیو یه درسو انتخاب بکن که توش
شاید خیلی خوب نیستی و سعی بکن توی اون
درسه بهتر بشی و موقعی هم که اون درسو
میخونی با این فریم نخون که او من دارم
صرفاً این درسه رو میخونم نه با خودت بگو
که من الان این درسو دارم میخونم و قراره
به یه کسی یادش بدم پس ساده بزار نگذرم
اگه مثلاً یه تیکهای مثلاً یه متنی هست
که بهش اهمیت میدم همینجوری ردش نکنم نه
اونم باید بخونم من اینو قراره به یه کسی
یاد بدم یه کسی هست که ممکنه ازم بخواد
سؤال بپرسه که خب این یعنی چی اینجا باید
چه کاری انجام بدم پس نباید ساده بخونم و
هم بهت کمک میکنه که اون درسی که میخونی
و به صورت عمیقتر بخونی و اون فریم ذهنی
که بهت داده شده تا یه حدی ذهنتو بیشتر
میاره سمت تو که نه این درس مهمه همینجوری
نگذر ا یه کسی قراره بعداً ازت سؤال بپرسه
انگار
یه انگیزه عجیبی به انگیزه هات اضافه میشه
و از اون طرفم ه تا سود یاد دادن هست که
بدون شک قراره توی مسیرت کمک کنه پس این
همکار عملی این تکنیک تکنیک چهارم کوتاه
میگم چون قبلاً راجع بهش صحبت کردم و اون
تمرین مدیتیشن قبل اون باکسهای در سیته
قبلاً توی کاتالوگ حالا ویدیوها و
محتواهای ویتو یه ویدیو کامل راجع بهش
ساختم یه ویدیویی فک کنم ۱۰ یا ۱۵
دقیقهای که فلسفه شو بهت توضیح دادم گفتم
که چه مزایایی داره و از اون طرفم توی چنل
تلگرام یه فایل ۱۰ دقیقهای گذاشتم که یه
جورایی این حسو بهت میده که انگار من به
عنوان یه مربی بغل دستت وایستادم و مرحله
به مرحله دارم بهت میگم که چه کاری انجام
بدی فایل به صورت حرفهای ضبط شده و اگه
کسی هستی که موقع درس خوندن تمرکزت به
صورت کامل به هم میریزه اون فایل بهترین
تمرین ممکنه و تکنیک پنجم و آخر جا نزن تو
اگه چار تا تکنیک قبلیو انجام بدی حواس
پرتی رو حذف کنی سعی کنی یه هویت درستی
برای خودت بذاری درس یاد بدی تا به ی فهم
عمیقی برسی و مدیتیشن بکنی که بهت که
رسماً پتانسیل مغزتو ۱۰ برابر میکنه
امکان نداره که تو همه این چهار تا کارو
انجام بدی ورودیهای مثبتی توی زندگیت
بذاری و به خروجی منفی برسی رسماً غیر
ممکنه پس تنها کاری که باید انجام بدی
اینه که صبر کنی چون با این پ۵ تا چیزی که
الان بهت یاد
دادم هیچ کسی واقعاً نمیتونه باهات رقابت
کنه توی مسیر آکادمیک یا روک توی هر مسیر
دیگهای پس الان الان باید فقط صبر کنی و
باید دیسیپلین و انگیزه کافی رو داشته
باشی که هیچوقت جا نزنی که راجع به جفت
این موضوعات چند تا ویدیو توی چنلم ساختم
و تک تکشون توی بهترین حالت ممکن موضوعات
مختلفی که توشون هستو بهت توضیح دادم و
مطمئنم که موقعی که اون ویدیوها رو
ببینی مطمئنم که به هر چیزی که میخوای
میرسی و دیگه تکنیکهای تست زنی و اینا
دیگه اونا چیزایی نیست که مثلاً تعیین
میکنه که مثلاً تو ی درسی موفق بشی یا نه
چه توی دبیرستان چه توی
دانشگاه چون تو دیگه از خودت مطمئنی چون
مطمئنی که کرکتر که داری توی هر شرایطی
موفق میشه پس اگه ویدیویی که در رابطه با
دیسیپلین یا انگیزه ساختمو ندیدی بهت
پیشنهاد میکنم که همین الان اونا رو
ببینی تا تیکه آخر پازلم به تیکههای دیگه
اضافه بشه و به اون چیزی که میخوای برسی و
اگرهم به صورت کلی از صحبتهای اینجوری
خوشت میاد به احتمال زیاد شبیه من و افراد
کامیونیتی هستی ما هدفمون این که به
بهترین نسخه خودمون نسخه ویتو خودمون
برسیم اگه به این موضوع علاقه داری بهت
پیشنهاد میکنم که ویدیو اول چنل ببینی و
عضو ما بشی و مثل همیشه یادت باشه درد یا
لذت کاری که انجام میدی نمیمونه اما
افتخار یا شرمندگی ش
[موسیقی]
so we can go do no complain and
Click on any text or timestamp to jump to that moment in the video
Share:
Most transcripts ready in under 5 seconds
One-Click Copy125+ LanguagesSearch ContentJump to Timestamps
Paste YouTube URL
Enter any YouTube video link to get the full transcript
Transcript Extraction Form
Most transcripts ready in under 5 seconds
Get Our Chrome Extension
Get transcripts instantly without leaving YouTube. Install our Chrome extension for one-click access to any video's transcript directly on the watch page.
Works with YouTube, Coursera, Udemy and more educational platforms
Get Instant Transcripts: Just Edit the Domain in Your Address Bar!
YouTube
←
→
↻
https://www.youtube.com/watch?v=UF8uR6Z6KLc
YoutubeToText
←
→
↻
https://youtubetotext.net/watch?v=UF8uR6Z6KLc